رفتن به محتوای اصلی
x

مرگ مغزی چیست؟

*** مرگ مغزی چیست ؟

 

مرگ مغزی به قطع «غیرقابل بازگشت» همه عملکردهای مغز گفته می‌شود. در چنین وضعیتی همهٔ نورونهای مغز در نتیجهٔ هیپوکسی تخریب می‌شوند. مرگ مغزی یکی از معیارهای قطعی تعیین‌کننده مرگ است (معیار دیگر از بین‌رفتن گردش خون و تنفس است). برای تشخیص مرگ مغزی باید تمامی اعمال مغزی به صورت غیرقابل‌برگشت از بین رفته‌باشند.

تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، خونریزی‌های داخلی مغز، سکته مغزی، آنوکسی(با علت قلبی یا ریوی) و مسمومیت‌های شدید از علل مهم مرگ مغزی به‌شمار می‌روند.

تفاوت مرگ مغزی با زندگی نباتی :

مرگ مغزی به‌طور واضح با وضعیت «زندگی نباتی» متفاوت است. در مرگ مغزی تمام قسمت‌های مغز از جمله ساقه مغز از بین رفته‌است و تنفس بدون دستگاه تنفس مصنوعی وجود ندارد و فرد چشمهایش را باز نمی‌کند. این در حالی است که در زندگی نباتی، فرد بدون دستگاه دارای تنفس خودبخودی است و چرخه خواب و بیداری هم دارد. ضمناً فرد دچار مرگ مغزی نهایتاً ظرف چند روز خواهد مُرد اما در زندگی نباتی فرد ممکن است چندین سال زندگی کند. در مرگ مغزی، فرد هیچ دردی را احساس نمی‌کند اما در حالت نباتی، درد احساس می‌شود.

تفاوت های مرگ مغزی با کما :

در حالت کما شانس بهبود برای برخی بیماران وجود دارد، در صورتی که در مرگ مغزی بهبود بیمار غیرممکن و مرگ وی ظرف چند روز حتمی است. کما یک نوع اختلال در کارکرد مغز بوده که به علت وارد آمدن آسیب به بخشی از مغز (تروماتیک یا هایپوکسیک) یا کارکرد ناصحیح سایر ارگانهای حیاتی رخ می‌دهد و در نتیجه شخص دچار کاهش سطح هوشیاری می‌شود. اگر کما عمیق باشد، بیمار به هیچ‌یک از تحریکات پیرامونش پاسخ نمی‌دهد. در حالت کما شخص ممکن است برای مدت طولانی زنده بماند، یا هشیاری اش را بازیافته یا از فاز کما به فاز زندگی نباتی وارد شود و حتی افرادی که به کما رفته‌اند در صورت سالم بودن ساقه مغز، در اغلب موارد به تنفس غیرارادی خود (البته با کمک ونتیلاتور) ادامه داده یا لااقل تحت شرایط خاصی تلاش تنفسی انجام می‌دهند. هوشیاری بیماران در حالت کما بسته به میزان پاسخ آن‌ها به محرک‌های گوناگون درجه‌بندی می‌شود. اما در مرگ مغزی به علت آسیب منتشر سلولهای مغز یا از بین رفتن کامل عملکرد ساقه مغز، بازتابهای ساقه مغز به کلی از بین می‌روند و تلاش تنفسی ابداً صورت نمی‌گیرد (اگرچه رفلکسهای نخاعی همچنان وجود دارند که این سبب امیدواری کاذب در اطرافیان فرد می‌شود). در جریان مرگ مغزی اعضای دیگر بدن مانند قلب، کلیه‌ها یا کبد تا مدتی زنده و قابل پیوند هستند و این ارگان‌ها در صورت اقدام به موقع می‌توانند در بدن شخص دیگری به وسیله پیوند اعضا استفاده شوند.

با این حال، به واسطه ترشح سم از بافت مرده مغز و همچنین بی نظمی های هورمونی، تخریب اعضای بدن به فاصله کمی پس از مرگ مغزی شروع می‌شود و به همین علت است که فرایند پیوند اعضا باید هرچه زودتر انجام شود.

 

*** نظرات مراجع تقلید در مورد اهدای عضو بعد از مرگ مغزی

 

دفتر آیت الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی):

اگر استفاده از اعضاى بدن بیماران مذکور براى معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست، در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلى وى صورت بگیرد و یا نجات نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد.

دفتر آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):

قطع اعضای میت مسلمان جایز نیست و مستلزم دیه است و دفن آن در صورت قطع واجب است مگر این که حیات مسلمانى بر آن متوقف باشد که در این صورت جایز است ولى دیه واجب است. و اگر خودش وصیت کرده باشد دیه ساقط است ولى اگر حیات مسلمانى متوقف نباشد و وصیت کرده باشد عمل به آن مورد اشکال است.

آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):

اهدای عضو در غیر فرض ضرورت جایز نیست.

پاسخ دفتر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی):

به نظر اینجانب برداشتن عضو مسلمانی که هنوز فوت نکرده و لو مرگ مغزی او مسلم باشد، جایز نیست.

دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):

در صورت نیاز و ضرورت، با رضایت بستگان و با رعایت شرایط اشکالی ندارد.

آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):

در صورت وصیت میت مانعی ندارد و در غیر این‌صورت باید با صلاحدید حاکم شرع (ولی فقیه) باشد.

آیت الله العظمی وحید خراسانی (مد ظله العالی):

تشریح بدن مسلمان مرده جایز نیست و بر تشریح کننده، دیه جنین مسلمان ـ به تفصیلى که در کتاب دیات مذکور است- لازم مى‌شود.

تشریح بدن کافر غیر ذمّى مرده جایز است و جواز تشریح بدن ذمّى و عدم ثبوت دیه جنین ذمّى در تشریح آن محلّ اشکال است، مگر آن که در آیین آنها جایز باشد که در این صورت مانعى ندارد و اگر مرده‌اى، مسلمان بودن یا ذمّى بودن او مشکوک باشد، تشریح بدن او جایز است.

اگر زنده ماندن مسلمان، متوقف بر تشریح بدن مرده‌اى شود و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوک الاسلام ممکن نباشد و راه دیگرى براى زنده نگه داشتن آن مسلمان نباشد، در این صورت جایز است که بدن مسلمان مرده را تشریح کنند و دیه جنین مسلمان ـ به تفصیلى که در باب دیات ذکر شده است ـ بر تشریح کننده لازم مى‌شود.

بریدن عضوى از اعضاى بدن مسلمان مرده ـ مانند چشم و غیر آن ـ به منظور پیوند زدن آن به بدن شخص زنده جایز نیست، و قطع کننده باید دیه آن عضو را که دیه اعضاى جنین مسلمان است بپردازد، ولى چنانچه زنده ماندن مسلمان متوقف باشد بر این که عضو بدن مسلمان مرده‌اى را ببُرند و به او پیوند زنند، بریدن آن عضو جایز است، ولى قطع کننده باید دیه آن را بپردازد و پس از پیوند، که جزء بدن زنده گشت، احکام بدن زنده بر آن جارى است.

اگر کسى در حال حیات خود وصیّت کند که پس از مردن او عضوى از اعضاى او را قطع کنند و به دیگرى پیوند زنند، صحّت این وصیّت محلّ اشکال است.

اگر شخصى راضى شود که در حال حیات خود عضوى از اعضاى او را بریده و به دیگرى پیوند زنند، چنانچه آن عضو از اعضاى رئیسه باشد که بریدن آن صدمه‌اى به حیات او مى‌زند‌، و یا نقص و عیبى در او ایجاد مى‌کند، بریدن آن عضو جایز نیست‌. و اگر با بریدن آن عضو ضرر و عیبى بر او وارد نمى‌شود ـ مانند بریدن مقدارى از پوست و یا گوشت ران که جاى آن روییده مى‌شود ـ بریدن آن عضو با رضایت او جایز است، و مى‌تواند براى رفع ید از آن عضو مبلغى دریافت کند.

 

آیت الله مدنی تبریزی :

اگر یقین به مرگ باشد و حیات نباتی وجود نداشته باشد و حیات مسلمان دیگری متوقف به اعضای او باشد و به شرط اینکه عضو را درآورده و فورا پیوند بزنند اشکال ندارد. 

آیت الله شیرازی هم معتفدند چنانچه در حیات خود به آن وصیت کرده باشد اشکال ندارد، البته عضو گرفتن آن وقت جایز است که موت کاملاً محقق شده باشد.

آیت الله گرامی هم در پاسخ به این استفتا می گویند: کشتن پیش از فوت جائز نیست، هنوز قلب او کار می کند، لیکن لحظه مرگ و پس از آن اگر اعضا به درد می خورد جائز است. اگر قبلاً خود خواسته است.

 

آیت الله زنجانی  :

به مفاد آیه شریفه «الله یتوفی الانفس حین موتها» (زمر،آیه ۴۲) خدا روح را در هنگام مرگ بازپس می‎گیرد و در مرگ مغزی روح به طور کامل از بدن نگرفته شده لذا ترتب موت و آثار آن مشکل است ولی چنانچه علم و یا اطمینان دارد که برگشتی نیست در صورتی که خود شخص به اهداء عضو وصیت کرده مانعی ندارد ولی در صورت عدم وصیت مسئله مورد اشکال است 

آیت الله روحانی :

در صورت احتمال خوب شدن و یا بقای مدتی ماندن _ جایز نیست والا جایز است.